با درود
به عنوان اولین تاپیک تصمیم گرفتم با تازه کاران و فارغ التحصیلان مهندسی، به ویژه مهندسان صنایعی که در جستجوی شغل در زمینه کنترل پروژه به شرکتهای مختلف مراجعه و مصاحبه می کنند و در انتهای مصاحبه با جمله معروف " با شما تماس خواهیم گرفت" رو به رو می شوند، شروع کنم.
دلیل این امر بسیار ساده است: هر روز با آنها سروکله می زنم!
همانطور که دوستان با تجربه تر در جریانند، معنی این جمله حداقل در 95 درصد موارد عدم موفقیت متقاضی شغل در جلب اعتماد مصاحبه کننده است، به بیان ساده تر، اگر مصاحبه با موفقیت توام باشد و سوالات تکمیلی طی فرم پرسشنامه یا در روند مصاحبه پرسیده نشده باشند، معمولا انتهای بحث به موارد عملی تر و شنیدن یکی از این جملات خواهد انجامید:
- اگر قرار باشد از فردا آغاز به کار کنید آمادگی دارید؟
- اگر حقوق از مبلغی که در فرم پرسشنامه نوشته اید پایینتر باشد تمایل به همکاری دارید؟
- اگر برای پروژه ای در منطقه غیرشهری اعزام شوید مشکل نخواهید داشت؟
اگر شما جزء آن 5 درصد خوش شانس که جمله داخل گیومه را شنیده اند و بعدا واقعا به آنها زنگ زده شده است هستید، به شما تبریک می گویم. و البته توصیه می کنم زیادی به خود غره نشوید! در بیشتر موارد ماجرا از این قرار است که گزینه اول شما نبوده اید و تصمیم بر انتخاب متقاضی دیگری بوده است که احتمالا سر مسائل مالی به توافق نرسیده و شرکت دنبال شما آمده است.
به هر حال اگر دنبال نشنیدن جمله کذایی "با شما تماس خواهیم گرفت" هستید حتما از اشتباهات زیر که متاسفانه بسیار رایج هستند دوری نمایید:
1) همراه نداشتن رزومه:
رزومه سندی است که علاوه بر سوابق کاری، نمایانگر سوابق تحصیلی، آموزشی، نقاط قوت و تجربیات موفق شما در خصوص شغل مورد مصاحبه است، اگر سابقه کار ندارید و حتی اگر اولین بار است که مصاحبه می شوید، حتما حداقل یک برگ رزومه همراه داشته باشید، منابع بسیار خوبی در رابطه با نحوه های تنظیم رزومه در اینترنت وجود دارد. توصیه می کنم حتما به سایت www.Bookboon.com سری بزنید و یکی دوتا کتاب خوب در این زمینه مطالعه نمایید، همچنین اگر دنبال منابع فارسی هستید نیز منابع خوبی در اینترنت پیدا خواهید نمود.
2) پوشیدن کت و شلوار و در دست گرفتن سامسونت:
این مورد در حوزه کنترل پروژه کاربرد دارد به ویژه در بخش خصوصی، اکثر مدیران و کارفرمایان این بخش یک اصل مهم دارند: "کسی به درد کار می خورد که بتواند در آن واحد چند کار انجام دهد" این جمله را از یکی از اولین مدیرانی که برای مصاحبه خدمت شان رسیدم نقل می کنم که هنوز هم با هم همکاری داریم و یکی از دوستان کاری بسیار خوب من نیز هست. در مورد درست یا غلط بودن این جمله بحث نمی کنم، این ذهنیتی است که وجود دارد و از آنجا که افراد کت و شلواری معمولا حس رسمی و اداری را القا می کنند، کمترین نتیجه این پوشش ایجاد پیشداوری در مصاحبه کننده خواهد بود مبنی بر اینکه این فرد برای کار اداری و دفتری مناسب است و به درد محیط خاک و خولی کارگاه نمی خورد و .... حتی اگر شغل مورد مصاحبه مسئول ستادی کنترل پروژه باشد نیز کار را به شما نخواهند دارد چرا که ممکن است بخواهند بعدا شما را به سایت بفرستند یا در جلسات کارگاهی از شما استفاده کنند. بماند که اگر با آن سر و وضع به سایت هم مراجعه کنید، سر به سرتان می گذارند و برایتان جک درست می کنند. تاکید می کنم به درست یا غلط بودن این فرهنگ کاری ندارم و فقط قصدم توضیح وضع موجود جامعه است.
اگر هم در کلاسهای مخصوص تازه کاران به شما گفتند پوشیدن کت و شلوار و گرفتن سامسونت در دست (پوشش رسمی) برای مصاحبه الزامی است، لطفا تحقیق کنید که مدرس دوره کجا کار می کند؟ اصلا آیا به جز تدریس شغل دیگری دارد؟
متاسفانه در بعضی از این دوره ها عینا از متن ترجمه شده کتب خارجی استفاده می شود که اگر چه منابع ارزشمندی هستند، برای فرهنگ ایران بومی سازی نشده اند و ممکن است شما را به اشتباه بیاندازند.
در زمان دانشجویی همکلاسی داشتیم که به "دکتر" بین مان معروف بود به خاطر سامسونت و کت و شلوار و در کنارش بیسوادی مطلق در موارد تخصصی. بچه ها برای تفریح بهش می گفتند دکتر و ایشان هم کلی ذوق میکرد!.
مطمئن باشید پس از 4 تا 5 سال سابقه کار هم فرصت پوشیدن کت و شلوار و دست گرفتن سامسونت را خواهید داشت. البته در آن زمان هم توصیه می کنم هرگز با این لباس به کارگاه مراجعه نکنید.
3) توقع حقوق بالا و انعقاد قرارداد بلافاصله بعد از انجام مصاحبه (به ویژه اگر معرف/ پارتی دارید):
یکی از دوستانی که سال گذشته مصاحبه آمده بود و جمله کذایی را نیز با ملاطفت بسیار از من نوش جان نموده بود، بعد از یک هفته با من تماس گرفته و فرمودند: "آقای مهندس، من فکرامو کردم، اگر شما آمادگی دارید با من قرارداد امضا کنید من مشکلی با همکاری با شرکت شما ندارم!!! "
همین فرد نیم ساعت دیگر هم وقت مرا گرفت تا به او توضیح دهم که شرکت ما تمایلی برای همکاری با شما اعلام نکرده است. باور کنید علی رغم اینکه معرفی هم شده بود و فرد آشناش دمار از روزگار ما کشیده بود که بذاریمش سرکار، به خاطر همین رفتارش که یه مساله به این سادگی رو نمی شد بهش حالی کرد جوابش کردیم.
4) عدم آشنایی با حوزه ای که قرار است در آن فعالیت کنید و دروغ گویی در این خصوص:
دوستان!
رک و راست بگم، شما تازه کارید اما مصاحبه کننده معمولا تازه کار و نعوذبالله ساده لوح و گاگول نیست!
مطمئن باشید در این صورت به جایگاهی که الان نشسته است نمی رسید، دقت کنید که ممکن است فرد مصاحبه کننده به هر دلیل اطلاعات تخصصی در حوزه کاری شما نداشته باشد، اما قطعا در حدی مهارت دارد که راست و دروغ یک آدم تازه کار را شناسایی کند. قبل از مراجعه به شرکت جهت مصاحبه، در مورد فرهنگ کاری شرکت تحقیق کنید (اینترنت، دوستان یا سایر کارمندان و فردی که موقعیت شغلی را به شما خبرداده است گزینه های خوبی در این خصوص هستند). ببینید چه فاکتورهایی در انتخاب پرسنل برایشان اهمیت بیشتری دارد؟ بعضی شرکتها فقط دنبال سابقه کار هستند، برخی دیگر دنبال استعدادهای جوان تر و البته کم هزینه تر!
(به طور عمومی شرکت های مشاور سابقه کار را ترجیح می دهند چرا که در ازای سابقه بیشتر شما می توانند حق الزحمه بیشتری از کارفرما دریافت کنند، در واقع اگر شما در سایت برایشان کار کنید حقوق شما هزینه تولید خدمات محسوب می شود و حاشیه سودشان را خیلی کاهش نخواهد داد اما پیمانکاران که بابت نیروی فنی و مهندسی حق الزحمه نمی گیرند و مبنای محاسبه و پرداخت صورت وضعیت هایشان کار انجام شده است، معمولا سعی می کنند هزینه نیروی انسانی را کاهش دهند و به بیان دیگر حقوق شما جزء هزینه های بالاسری اجرای کار محسوب می شود که محلی برای پرداخت مستقیم ندارد و از محل سود عملیات اجرایی پرداخت می شود)
به همین دلیل اگر چه عموما ذهنیت افراد بر این است که کار در سیستم های پیمانکاری به تجربه و مهارت بیشتری احتیاج دارد (که البته درست هم هست چون وظایف کنترل پروژه در سیستم پیمانکار پیچیده تر می باشد)، اکثر پیمانکاران دنبال نیروی کار ارزان و بالطبع کم سابقه تر هستند.
مساله مهم دیگر دروغ یا گزافه گویی در مورد کارهایی که بلد نیستید یا در حد تئوری چیزهایی می دانید است: دوستی برای مصاحبه آمده بود با رزومه بلند بالای تحصیل در مقطع دکترا در رشته PMP در دانشگاه باستن آمریکا و 10 سال سابقه کار در یک سیستم کارفرمایی مطرح در سطح کشور که معرفی شده هم بود. با وجود اینکه در آن زمان مدرک و سابقه کار ایشان از من بسیار بالاتر بود، بعد از 15 دقیقه متوجه شدم که نه تنها بی سواد است که احتمالا مدرک جعلی نیز ارائه کرده و کار هم بلد نیست، بعد از پایان مصاحبه و راهی نمودن ایشان با جمله معروف پیش گفته، با صرف 30 دقیقه زمان و تماس با کارفرماهای قبلی که در رزومه شان اعلام فرموده بودند مشخص شد حدس ما درست بوده و ایشان نه تنها هیچ تجربه عملی در زمینه مورد نظر ندارند که حقوق شان هم بسیار پایینتر از چیزی که در رزومه آمده بود، بوده است و همه نفرات قبلی فقط گول مدرک و دم و دستگاه را خورده و خودشان را یکی دو سال معطل کرده بودند تا بفهمند طرف چیزی بارش نیست و فرستاده بودند خدمت ما، با کلی معرفی نامه و غیره که از سر خودشان باز شود. در عین حال برای تست این مطلب که مبادا کسی غرض ورزی کرده باشد، وقتی برای پیگیری تماس گرفت، حقوق کار رو کمتر از نصف مبلغی که مدعی شده بود در شغل قبلی دریافت می کرده است اعلام کردم که از سر استیصال پذیرفت. متاسفانه با اینکه در سیستم شرکت ما هم نفوذ داشت نتوانست کار را بگیرد چرا که خشت اول را کج گذاشته بود. اگر همین فرد صادقانه تر رفتار می کرد حداقل فرصت دوره آزمایشی را به او می دادیم.
به عبارت دیگر هیچکس تا به حال از راست گویی متضرر نشده است، شاید راست گویی در مقاطع کوتاه مدت باعث ناراحتی یا ضرر شما شود اما مطمئن باشید در بلند مدت به نفعتان خواهد بود.
اگر کاری را بلد نیستید صادقانه بگویید در این زمینه تجربه ای ندارم اما سریع یاد می گیرم.
و نکته آخر اینکه بحث در مورد مبلغ حقوق برای تازه کاران مانند کسی است که "در ده راهش نمی دادند، سراغ خانه کدخدا را می گرفت!"
اینکه مصاحبه کننده از شما بپرسد حداقل حقوق درخواستی تان چقدر است بدین معنی نیست که منتظر است شما بگویید a ریال و همان لحظه با شما قرارداد ببندند و آن حقوق را هم به حسابتان بریزند، خیلی از کارفرماها این پرسش را در فرم پرسش نامه می گذارند که مراجعان را دسته بندی کنند و افرادی را که توقعشان با مبلغ مورد نظر کارفرما تناسب ندارد حذف کنند، کسانی هم که توقع مالی شان با سطح دانش و تجربه شان (که طی مصاحبه مشخص می شود) تناسب ندارند بلافاصله بعد از مصاحبه به بایگانی زیر میز مصاحبه کننده (سطل زباله!) حواله می گردند. این افراد علاوه بر بی سوادی و کم تجربه گی امتیاز بلاهت! را نیز دریافت می کنند که تیر خلاص مراجعه کنندگان تازه کار است.
به شخصه هنوز وقتی برای مصاحبه کاری مراجعه می کنم در قسمت حداقل حقوق درخواستی می نویسم : "توافقی" و در پاسخ مصاحبه کننده جهت این موضوع نیز حتی الامکان تعیین حقوق را به بعد موکول می کنم که هم سازمان با سطح کار من آشنا تر باشد و هم من با فرهنگ سازمان، ممکن است عددی که در ذهن شماست از چیزی که در سیستم شرکت برای کارتان تعیین شده است کمتر باشد. اگر خیلی اصرار کنند آخرین حقوق دریافتی را صادقانه اعلام می کنم و تاکید می کنم که قرارداد مربوطه قابل ارائه می باشد. (حتی یک نسخه کپی هم همراه می برم که در صورت لزوم تحویل دهم).
5) زیاده گویی و اعتماد به نفس کاذب در مورد کارهای کوچکی که قبلا انجام داده اید:
همه ما قبل از شروع به کار دانشجو بوده ایم، بیایید تعارف و رودربایستی را کنار بگذاریم، هیچی بارمون نبود دیگه... در واقع دوره های آموزش عالی جهت پرورش نیروی متخصص آماده به کار تنظیم نشده اند، این دوره ها سرنخ را در اختیار شما می گذارند تا دنبال کنید و با استفاده از منابع معتبر و کسب تجربه موارد تئوری را در عمل بیازمایید. اما اگر کسی 10 سال پیش به من می گفت چیزی بارت نیست می گفتم خیلی هم بارمه! اصلا اگه یکی باشه که چیزی توی مهندسی صنایع بفهمه منم! و غیره... اینکه توی دانشگاه شما را دکتر خطاب کنند همیشه نشانه خوبی نیست! اگر چند پروژه دانشجویی موفق داشته اید و منابع آموزشی انگلیسی را می خوانید در حدی که استاد دانشگاه یا حتی مدیر گروه شخصا از شما قدردانی کرده اند، این مطلب را بیش از حد بزرگ جلوه ندهید، خیلی از اساتید دانشگاه و مدیر گروههای فعلی در همین مصاحبه های کار اجرایی رد شده اند و به تدریس روی آورده اند (قصد جسارت به هیچ یک از اساتید برجسته دانشگاه و فعالان بحث آموزش را ندارم و خودم در حوزه آموزش فعالیت می کنم.... ولی واقعیت را باید پذیرفت، بسیاری از همکاران ما حتی یک تجربه عملی از چیزی که درس می دهند ندارند و به همین دلیل است که فارغ التحصیلان نیز در عمل به مشکل بر می خورند) چند مورد از این گروه اساتید را شخصا در مصاحبه رد کرده ام، نه فقط به دلیل اینکه تجربه اجرایی نداشته اند، بلکه به این دلیل که پاسخ سوالات ساده ای نظیر اینکه چرا فعالیت های برنامه زمانبندی را وزن دهی می کنیم؟ اگر وزن دهی نکنیم چه می شود؟ یا اینکه فرق اقدام اصلاحی و پیشگیرانه چیست؟ را نمی دانسته اند.
در پایان، ضمن تاکید بر این موضوع که قصد جسارت به هیچ صنف و فرد حقیقی یا حقوقی را نداشته و ندارم، برای کلیه افراد فارغ التحصیل و تازه کار آرزوی موفقیت در مصاحبه های کاری می کنم و امیدوارم مطالب گفته شده در این تاپیک به تناسب 90 دقیقه ای که برای نگارشش صرف نموده ام، در آینده به دردشان بخورد.
در مطلب بعدی به جای نباید ها، توصیه هایی به عنوان باید ها به همین گروه از همکاران خواهم نمود.
منبع
ممنون قاسم جان.
مطلب جالب و موارد مطرح شده قابل لمس و تجربه شده بود.
با سپاس
ممنون جالب بود
ممنون قاسم جان
جالب بود
ممنون اقای وفایی جالب بود این بار حتما رعایتشون می کنم....
مرسی.اما فقط از کت و شلوار فرمودین درباره پوشش خانما چیزی نگفتین.
به نظرتون اگر موقع مصاحبه از خودمون و تجربیات قبل که انجام دادیم زیاد تعریف کنیم بهتر است یا بدتر(اگر بهتر است چه طور تعریف کنیم؟)
و همچنین اگر ما سررشته صحبت رو دستمون بگیریم بهتر است یا بگذاریم فرد مصاحبه کننده سوال نماید؟
جالب بود. ممنون
مطلب خیلی به جایی بود...... مهمدس عزیز خوشم اومد...استخدام و مصاحبه ها بحث خوبی بود که گذاشتی